این شعرصرفاجهت مطالعه است *کپی برداری پیگیردقانونی دارد
***************************************************
عهد ما ، عهد نبود عُصیان بود
راه ما ، راه نبود وادی بود
اشک ما ، اشک نبود نسیان بود
پای در راه
پی وادی سرخ می گردی 1
عمر بر باد رفته ! 1
هیچ می دانی ؟
پی ریا می گردی 1
نقش در نقش 1
پایکوبان پی اثبات می گردی 1
بانگ حق را ، شباویز سر داد 1
شوم دانستی ، پی سپند می گردی ! 1
لاله های سبز در وادی غرب وجنوب 2
پرپر گشتند
تو پی انا الحق می گشتی !
سینه چاک علمدار بودی ! 3
آمدم تو را به وادی سرخ باز بَرم
" آیا کسی هست که مرا یاری دهد؟ " 4
به کدامین عهد شما دلشاد ؟ !
شاید اکنون یاران کمتر باشند !
که به ندای هل من ینصرنی پاسخ گویند
یاران دشت شقایقها
لاله های سبز
همان یاران دشت کرب و بلایند
یاران اندک !
امّا
سینه چاک و بی دست و پایند
عشق تو ، عشق نبود
رَستن بود
عشق من ، پرواز است
پی یک راه گریزم من
پی یک راه نجاتم من
سخت درتنگنایم من
اکنون " ، یاران
عهد ما ، راز شکفتن دارد
راه ما ، راه رهایی است "
" باور کن "
راه ما خون می طلبد
" باور کن "
" عشق را باور کن "
پلکان گل یاس در راه است
تا رسد از عرش به مَهد
اندکی صبر کنید
حریری از خون خواهم پوشید
چون که من سرباز راه حسینم
" باور کن "
--------------------------------------------------------------------------------------------
سرودۀ : رویا پوراحمد گربندی عاشورای حسینی
** « تقدیم به معلم من سرور شهیدان امام حسین (ع) »
1 – فرصت طلبان مومن نما
2 – شهدا
3 – حضرت ابوالفضل عباس (ع)
4 – سخنان امام حسین در عصر عاشورا
این شعرصرفاجهت مطالعه است *کپی برداری پیگیردقانونی دارد
***************************************************
یا حسین جان من از دشت بلا
رو سوی کوی کرب بلا آمد ه ام
آرام بر این دشت عطش ناک فرود آمده ام
چشم فرو بستۀ رازی بزرگ آمده ام
دسته دسته گل امید ، به خرگاه امید آمده ام 1
یا حسین جان اذن دخول می طلبم ، آری !
دسته دسته گل خورشید به صف نیاز آمده اند
در فروغ گل رویت ، روی نبی می بینند
دگر از کام عطش ناک ، کسی را یادی نیست
گرد منظومه ، فروغی جاوید آمده اند
قطره گشتم ، بخاری ، به محضر عدم آمده ام
بَر گرد خَرگه خورشید ، دُخت نبی می بینم 2
که به دیدار گل امید آمده است 3
یا حسین جان اذن پرواز می طلبم ، خبری نیست !
من در این خَرگه کوچک ، قصری خواهم ساخت
چون که در همسایگی آل رسول آمده ام
عشق تو ، آتشی بود بَرخَرگه دل من
ای کاش که دنیای عطش ناک می فهمید
راز جاوید تو را از ازل تا به ابد
در فراسوی تنگ غروب ، یاران گرد آمده اند
تا در تنگنای ابد گرد آیند
تا در فراسوی سحری دیگر ، باز آیند
رقص شمشیر بلا را بنگر
در فراسوی عصری دلگیر ، گل من تنها می ماند 3
ای کاش می شد
گذری ساخت به آن سوی زمان
من و گلهای شقایق با هم ، آمده ایم
گل امید را در بَر گیریم 3
امّا ، رقمی دیگر تاریخ دربَر زد
بوی عطش ناک بلا در گذر آن سوی زمان می آید
و من در این سوی زمین
پا بَر جایم چو کوهی استوار
یا حسین جان از این سوی زمان آمده ام
هدیه ای بس بزرگ دادی مرا
عشق تو، عشق لاله سبز بلاست
بوسه بَردشت بلا ،دیده بَردشت بلا
آمده ام ُتنگ بلور را بشکنم
سنت دیرین باور کنم
باد بوی تو را هر زمان
با خود آورد به دشت لاله ها
دست در دست یاران نینوا
رفتن خونین را باور کنیم
چون که ما لاله های سبز بلاییم
آمده ایم تا ظلم را ویران کنیم
-----------------------------------------------------------------------
سرودۀ : رویا پوراحمد گربندی ------ ؛ تاسوعا
« تقدیم به سرور آزادگان امام حسین (ع) و علمدار کربلا ابوالفضل عباس (ع) »
1 – شب تاسوعا ، گرد آمدن یاران امام حسین (ع) نزد ایشان
2 – حضرت فاطمه الزهرا (س)
3 – امام حسین (ع)
1 2
دوست دارم ، دانه های الماس پاشیده بَر باغ کبود را بشمارم
دوست دارم ، زُورق طلایی بَر باغ کبود برانم 3
دوست دارم ، همره من تا باغ گلها بیایی
از اینجا تا پیچ آن درّه های سپید و کبود راهی نیست 4
پلکانی از گلهای سپید برایت خواهم ساخت
و
گلهای یاس را بدرقه راهت خواهم کرد
از اینجا همه چیز مانند نیلوفری کبود می ماند
پله ، پله با من بشمر تا دریاچه نقره فام 5
باغ نیلوفران آبی غرق در گلهای سپید است 5
و
تارک سبز پیچکها از اینجا تاآن پایین می رود
دوست دارم ، همره من تا باغ خاطره ها 6
باغ آشنایی سبز ، بیایی
تو را شقایقی خواهم داد
و
شاید لاله ای سبز پیچیده در عطر خاطر ه ها 6
تو را بَرگ عبوری خواهم داد
تا بَر دشت شقایق ها و اقاقی ها
پرواز یاد گلبرگ های یاس سپید را ببینی
تو را در شبی سَرد
در پشت آن قله های یاد واره ها
رها خواهم ساخت
دوست دارم ، دانه های شبنم نشسته بَر گلها
تا انتها حضور
بی خود ، ببینی
آنوقت ، تو را به باغ خاطره های همیشه جاوید خواهم بُرد
------------------------------------------------------------------------------------
سرودۀ : رویا پوراحمد گربندی
۱- ستارگان
2- آسمان
3- هلال ماه
4- ابرهای سفید وخاکستری
5- جایگاه شهدا در بهشت
6- یاد و خاطره شهید
امشب رد پای ملائک را به مهد می جویم که می دانم که می دانی به دنبالت از
عرش به مهد می آیم و در آستانت ، در کنارضریحت به نماز می ایستیم . 1
آن شب که به آسمان عروج کردیم ، شب مولودت بود و ما با هم پیمان بستیم ،
در چنین شبی به مهد هبوط کنیم و بعد از نیمه شب در آستانت باشیم . 2
می خواهم امشب همره آنان به آستانت بیاییم و قبل از ضیافت آنان ،
ملائک و امام عصر ( عج ) ، ضریحت را با گل های یاس سپید آذین کنم .
تو هم اسم دخت نبی ( ص ) ، تو همره دخت نبی ( ص ) هستی .
دست نیاز به عرش ، تا آن قدر رود که دق الباب کنم .
کلون در خانه ات: من رویای همیشه ی اعصارم که همرهت از
دشت های سبزآرزوی مظلومین آستانت به مهد میآییم که امشب درآستانت
جمع اند و می دانم که می دانی سوار سبز
پوش اعصار ( عج )نیز می آید ،
با من به این ضیافت عشق بیایید ای تشنگان جام الست ...
من رویای تمامی عاشقان خاموش مهدم که هر روز به عرش می روندهستم ؛
رد پایت را می جویم که به کومه ی کوچک دل من فرود آیی .
امشب آسمان دل من نورباران است که به یادت می آیم تا به ابد ، شاید نگاهت به ما
افتد و ما هم به ضیافت آییم .....
******************************************************************************
دل نوشته ای ازرویاپوراحمدگربندی * چهارشنبه 5/6/1393 * 20:35 شب
(( به مناسبت تولد حضرت معصومه ( س ) ))
1-ضریح حضرت معصومه ( س )
2-شهدا
هزار حرف ناگفته برای مان باقی مانده
از کدام بگویم ؟
از کشتار کودکان فلسطینی با لبان تشنه در ماه رمضان ؟
از عیدفطری که مساجدش ویران و خرابه شده ؟
از اشک های خشک نشده مادران ؟
از عشقم به شهادت ؟
از نگاه های پر از امید و کلام پیرزنی که می گفت :
من فقط خاک فلسطینم را می خواهم ؟ !
از سفرهای خالی و بدون سحری و افطاری فلسطینی؟
آیا لقمه ای از گلویت پایین می رود ؟
از قفسه های خالی دارو در بیمارستان هایی که
زیر آتش خمپاره است ؟
از خون های جاری بر اسفالت های داغ شهدای زیر آتش ؟
هزاران گفته های ناگفته مانده !
از کدام بگویم ؟
هر لحظه ام به همراه شماست .....
برادر و خواهر فلسطینی ام عید خونینت مبارک
*****************************************
" دل نوشته ای از رویاپوراحمدگربندی "
" ۱۳۹۳/۵/۶ " " ساعت ۲۱:۲۰ "