عاشقان پَر کشیدند 1
من حال غریبی دارم
حالم در حال جان کندن است و بس
دلم در پای این دار دنیا
می کنم جان با رفتنت
یا حسین ( ع )
کجایی ای روحم
حال غریبی دارم
عاشقان پَر زدند 2
بی بال در مَهد زمین گیرم
گیرم ، در شاخه های مَهد ماند
در کنار خیمه های سوخته ات 3
دود روحم در پرواز است
مجنونت ، مجنون تر گشت
نگاه بر عرش خداست
عجب صبری خدا دارد
صبرش بر مظلوم کرب و بلا
در هر قرن و سال و روز
ظلم بر سربازانت ، هر روز فرود می آید
در نگاهم را توست
شمرها در روز
مظلومان راهت
سَر می بُرند
کجایی ای حسین من
مجنونت ، مجنون تر می شود
پلکانی از مهد به دیارت می سازم 4
پلکانی از نور
دستانم می گشایم کنار خیمه ات
ای سالار من ، پیمان می بندم
همیشه کنارت می مانم
عشق را در عصر عاشورا سَر بریدند
و من و ما هر روز
در مَسلخگاه عصر عاشورا این عصر
سرهای مان را می بُرند
کنار امام عصر ( عج ) ، کنارت می مانیم
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
سروده رویا پوراحمدگربندی– سه شنبه 1402/5/3 – 7 محرم – ساعت 22:36 شب
1 - یاران امام حسین ( ع)
2- یران امام حسین ( ع)
3- خیمه اهل بیت امام حسین ( ع ) در کربلا
4- دوستداران امام حسین ( ع) همیشه در کربلا ( روحا حاضرند )
نگاهم به آسمان و عرش خداست
عجب صبری خدا دارد
دلم ریش ریش است
گویند یارانش 1
هزار بار برایت می میرند و
باز زنده گردند در راهت می میرند
گوید : بهترین یاران دارم 2
با هیچ یارانی معاوضه اش نمی کنم
گویند :
هر محرم
از عرش لباس خونینت می آویزند 3
در چشم ما نمی آید جز در چشم معصومت
دلم پاره پاره گشته
با توام هر لحظه
و بی تو چه کنم
حیرانم از عرشیان
که می بینند لباست را
پای برهنه بر مهد عصر می آیم
شیفته از شیفتگی
مجنونم برگام سبزت 4
بر دستان بریده ات 5
بر تن بی سرت 6
بر نگاهت و لبخندت
عاشقانت چگونه تحمل کنند
نگاهم از مهد به عرش می آید
با پای برهنه می آیم به کرب و بلا
پاهایم مثل کویری خشک
تَرک بر می دارد
گیسو بر باد
می آیم به مهد کرب و بلا
پایم بر خارهای مُغیلان
گیسو بر باد
قلب بر باد
می آیم ، ای تمام باورم
حتی از تَل زینبیه نمی مانم
می آیم ، چشمانم بر باد
لحظه ای درنگ باید
من هم هفتاد و سه تن ، از یارانت هستم
می آیم
اگر یارانت گویند :
هزار بار برایت پیشمرگند
من تا بی نهایت پیشمرگت
هستم
دلم تنگ و سَرگشته ام
می آیم با کاروان زمان
لحظه ای درنگ
گرمای عطش نمی دانم چیست
با تو بودن عین دریاست
و
سیراب بودن
دل تنگ و سرگشته ام
در عصر عاشورا کنارت می مانم
ای تمام باورم
حتی تمام مهد بی مَرد
شود
با تو می مانم و
پیشمرگت می شوم
یا ثارالله 7
--------------------------------------------------------------------------
سروده رویا پوراحمدگربندی– دوشنبه 1402/5/2– 6 محرم - ساعت 23:30 شب
1-یاران ام حسین ( ع)
2- امام حسین ( ع)
3- امام صادق ( ع )
4- امام حسین ( ع )
5- ابوالفضل عباس ( ع )
6- امام حسین ( ع )
7- امام حسین ( ع )
سال هاست چوبه دارم بر دوش می کشم 1
من از راهی دور
به این عصر می آیم 2
شاید به این کومه 3
رخت بگشایم
خسته از راهی دور
نمانده باید رفت
من از نینوا می آیم
زبانم سرخ 4
راهم سرخ 4
لباسم سبز است
مسلمانم
به دنبال داعیان مسلمانی
می گردم و می چرخم
سرگشته باز می مانم
به دنبال سَر ، سَردار عشقم 5
من از کوه و دشتی می آیم
که سردارهای مُلکم 6
سرها دادند
ولی اکنون
به نام اسلام
سَرها می روند بَر باد
کنون دلگیر ، دلگیرم
بمانم یا که باید رفت
بی سر و بی پا
باید رفت !
که محراب نماز از کوفه 7
تا حال
غرق در خون است !
که از دشت نینوا تا حال
علی اصغرها ، علی اکبرها
در حال پروازند 8
کدامین سُنت ، چنین گوید
که در محراب نماز
از پشت
غرق در خون باید رفت ! 9
مسلمانی بر باد است !
که بر پاشنه درها
خون می جوشد 10
من از راهی دور
خسته می آیم 11
که عمرم از هزاران سال بیش است 12
که سربازم ، به فرمان مولایم 13 -14
لباسم سبز ، سبز است
مرا از رفتن بی سر ، نترسانید
که مولایم با من همراه است 15
که من دلگیر ، دلگیرم
که شاه چراغ در فارس دلگیر است 16
به پا خیزیم و بنیاد ظلم را براندازیم
-------------------------------------------------------
سروده : رویاپوراحمدگربندی – 1401/8/12 – عصر پنجشنبه ساعت 18:35
1-در انتظار شهادت
2-سرباز امام عصر ( عج )
3- دنیا
4- راه شهادت امام حسین ( ع)
5- امام حسین ( ع )
6-سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
7- محل شهادت حضرت علی ( ع )
8- شهادت زائران حرم شاهچراغ در 4 آبان 1401
9- وقایع آخرالزمان
10- یاران امام عصر( عج ) در هنگام ظهور امام عصر جهت یاری شان رجعت دارند
11- سرباز امام حسین ( ع)
12- سرباز امام عصر ( عج )
13- امام حسین ( ع)
14- سرباز امام عصر ( عج )
15- سرباز امام حسین ( ع)
16- به خاطر شهادت زائران حرم شاهچراغ در 4 آبان1401
آمد زمستان
بارید برف برتاکستان سبز تابستان
دل ها سرد و سنگین
آفتاب تابستان
نتواند آب گرداند
برفِ سردِ سنگین ِ
دل ها
در کدامین کوی و دشت
می توان یافت
بارش سرد و سخت باران را
این بارش دیدگان است
نه باران است
آسمان سخت بخیل است
و نگاهم بر عرش
بسته می ماند به روی آدمک های
سنگین دل
این زمستان است
یا تابستان گرم آن سو ؟ 1
این سرود سرد و بی روح باد است
می رود یا می آید بر نخلستان ها
یکتا و تنها ، مانده بر شنزارهای سرد ساحل
رد پایی سبز بر ساحل و نخلستان ها 2
می ماند
او غریب و تنها می آید و رفته است
از پیش ما آدمک ها
شاید گر بلور تَنگ ما بشکند 3
باز می آید
خواهد آمد
---------------------------------------------------------------------
سروده : رویاپوراحمدگربندی – شنبه 11 تیرماه 1401 – ساعت 10:01 صبح
1- عالم برزخ
2- امام عصر ( عج )
3- غرور آدم ها