به من امروز عَجب اِذن سفر خواهند داد
آن چه از عصر ازل تا که به امروز عَجب خواهند داد
در ازل هیچ نبود ، وادی سرمست نبود ، عشق نبود
تا که این عَبد سرگشته به عشقش به ازل خواهند داد
من به امروز ، قدمی پا به جلو ، مرا خواهند داد
این جه بوده است که معبود به عبدش چنین خواهد داد
من به امروز، بر این وادی خشک کرب و بلا مرا خواهند داد
در فلک ، آمده است عشق جگرسوز مرا خواهند داد
تو بگو با من از این عشق ، چه بود که مرا خواهند داد
گویی از آن وادی نیست به هست مرا چنین خواهند داد
می گردم و می چرخم با روح خود چنین خواهم گفت
که عجب بر این وادی سرخ ازل ، عشق مرا خواهند داد
در طی الارض ازل ، مهد مرا به گذشته و حال چنین خواهند گفت
این تویی و آن من خواهم بود
که با یاران حسین در طی الارض زمین ، سفری خواهیم داشت
من به کدامین راز ، سربسته چنین هم خواهند گفت
من اینم که راهم سبز ، نگاهم سبز
چون که از یاران بهترین خواهم بود
امروز با من به ارض موعود بیا
که نخست سرباز حسینم
و بعدش سرباز ولی امر( عج ) خواهم بود
بَه چه خوشبخت ترین خواهم بود
که در این مهد مرا ، بهترین خواهند داد
---------------------------------------------------------------------------------------------
سروده رویا پوراحمدگربندی – پنجشنبه 5/5/1402 – تاسوعا 9 محرم – ساعت 3:32 صبح